کلاس پیانو
پسر کوچک مدتی بود که به کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه را بنوازد.مادرش برای اینکه او را در یادگیری پیانو تشویق کند بلیت یک کنسرت پیانو را تهیه کرد و پسرک را با خود به کنسرت برد.

زمانی که به سالن وارد شدند و روی صندلی خود نشستند.مادر یکی از دوستانش را دید و پیش او رفت تا گفت و گویی بکنند.زمانی که آنها گرم صحبت بودندپسرک با کنجکاوی به سمت پشت صحنه رفت.مادر که از گفتگو با دوستش فارغ شده بود به سمت صندلی خودشان برگشت و با تعجب دید که پسرک سرجایش نیست.

در همین حین پرده کنار رفت و همه با تعجب پسر کوچکی را دیدند که پشت پیانو نشسته و قطعه کوچکی را می نوازد.در این زمان استاد پیانو روی سن و به کنار پیانو آمدو به آرامی به پسرک گفت:نترس ادامه بده.و خودش نیز در کنار او قرار گرفت و در نواختن گوشه های از قطعه کمک کرد. کودک نیز بدون هیچ ترسی به نواختن ادامه داد. این صحنه تمامی حاضران را تحت تأثیر قرار داد و شرایط بسیار هیجان انگیزی در سالن بوجود آورد.
حضور در این صحنه درست مثل حضور در عرصه زندگی است وقتی که احساس می کنیم مورد توجه هستیم سعی می کنیم نهایت تلاش خود را بکار گیریمء اما هنگامی که احساس می کنیم دست قدرتمندی از ما حمایت می کندء با اطمینان و اعتماد به نفس بیشتری از زیبائی های زندگی استفاده می کنیم.

بار دیگر که در مسیر زندگی دچار دلهره و هراس شدیدء خوب گوش فرا دهید حتما صدای او را می شنوید که می گوید:نترس ادامه بده.


بارالها: به من یاد بده که جز تو کس دیگری را نخواهم و نبینم. تنها تو هستی که پشت و پناهمی.

داستان آموزنده

خلاصه عملکرد لژیون ادامه جزوه چهار مقاله وجهانبینی

خلاصه عملکرد لژیون دوشنبه ۱۳۹۸/۶/۲۵در مورد وادی چهارده و جزوه چهار مقاله

مصاحبه با خانم قصه

پیانو ,رفت ,کنیم ,پسرک ,صحنه ,زندگی ,می کنیم ,با تعجب ,او را ,رفت و ,که پشت

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پایگاه بهائی شناسی در کتاب ها مطالب اینترنتی sobin تک ویدا فروشگاه اینترنتی قاصدک طلایی گروه آموزشی مطالعه (گام) مطالب اینترنتی مطالب اینترنتی الان بخر تحویل بگیر